شهرام شاهحسینی در خصوص سریال «هشت و نیم دقیقه» با آیفیلم به گفتوگو پرداخته است.
به گزارش آیفیلم، شهرام شاهحسینی، کار خود را با دستیار کارگردانی، فیلمهایی چون «سفر به چذابه» به کارگردانی رسول ملاقلیپور آغاز کرد.
با نگاهی به کارنامه این هنرمند میتوان دریافت که وی در مسیر درستی قرار گرفته است و با کسب کردن تجربه و توانایی، به موفقیت رسیده است. شاهحسینی را میشود هم جز سینمای بدنه و پُر فروش حساب کرد و هم جز کارگردانانی که آثار هنری و قابل توجهی دارند.
«کلاغ پر»، «زنها فرشتهاند» و «آقای هفترنگ» سکوی پرش شاهحسینی است که باعث اعتماد تهیه کنندگان سینما و تلویزیون به وی شد. او در این سالها چند فیلم کوتاه نیز مقابل دوربین برد که از آنها می توان به «چند کیلومتر جلوتر» و «به طعم خاک» اشاره کرد.
همچینی سریالهایی مانند «همه چیز آنجاست» و «هشت و نیم دقیقه» از این کارگردان مورد اقبال عمومی قرار گرفته است که همین نشان میدهد مردم کارهای شاهحسینی را دوست دارند و از کارگردانان خوب سینمای و تلویزیون کشورمان است.
سریال «هشت و نیم دقیقه» که اخیرا از شبکه آیفیلم بازپخش شده است مورد استقبال بینندگان قرار گرفت و به همین بهانه، آیفیلم با شهرام شاهحسینی به گفتوگو پرداخته است که در ادامه متن این گفتگو را میخوانید:
آقای شاهحسینی شما در دهه گذشته بیشتر فیلمهای بدنه و پرفروشی مانند فیلم سینمایی «کلاغ پر» را ساختید. اما با گذشت زمان سبک فیلمسازی شما تغییر کرد.
بله. سالهایی که دستیاری را داشتم به اتمام میرساندم و میخواستم وارد دنیای کارگردانی بشوم، فیلم ساختن از لحاظ اعتماد کردن و سرمایه گذاری کردن روی فیلمساز دشوارتر از الان بود. من با فیلم هنری کوتاه که هم سیمرغ فجر گرفته بود و کلی جایزه برده بود به اندازه کافی ثابت کرده بودم که فیلمساز هنری تر و در واقع بهتری هستم، ولی ثابت کردن آن یک مقدار سخت بود و یک سال با یک فیلمنامه به دفترهای مختلف میرفتم ولی اتفاقی نمیافتاد تا اینکه "فریدون جیرانی" به من گفتند که فیلم اول را با محمدحسین فرح بخش به اسم «کلاغ پر» بسازم و وقتی پرسیدم چرا این شرایط رو باید قبول کنم گفت «برای اینکه کارگردان بشوم و اسمت روی پرده برود و وقتی فهیمیدیم که کارگردان کاربلدی هستی، میتوانی فیلمهای بهتری بسازی و در واقع فیلم خودت رو بسازی.»
همین دلیل بود که تبدیل شد به سه همکاری با حسین فرحبخش که دوست دارم باز با ایشان همکاری کنم و فیلم بسازم.
الان سرمایه گذارها برای ساخت فیلم به شما اعتماد میکنند؟ چون شما یک فیلم توقیفی به نام «خانه دختر» دارید و خب قاعدتا سرمایه سرمایه گذار خوابیده است و از این فیلم سودی نکرده اند.
خب در خصوص «خانه دختر» ماجرا متفتوت بود. درباره «خانه دختر» حرف و حدیث هایی در آمد که من اصلا معنی آن را نمیفهمم و متاسفانه چون وزیر آن موقع وزارت ارشاد فیلم را ندیدند و وقتی که شیطنتهایی از طرف برخی ها صورت گرفت جوابی نداشتم به آنها بدهم، سکوت من باعث شد که این سوءتفاهم ها دامن زده شود و گسترش پیدا کند. خب به نظرم یک ظلمی برای این فیلم شد که اصلا مستحق عوامل و فیلم نبود.
آقای شاهحسینی، در سریال «هشت و نیم دقیقه» و همچنین سریالهای قبلتر شما، شاهد داستانهای کوچکی بودیم که بیننده علاوه بر داستانت اصلی آنها را هم دنبال میکرد. نگران این نبودید که این داستانهای فرعی داستان اصلی را تحت تاثیر قرار دهد؟
خیر. زیرا آنها در راستای همدیگر بودند و تداخلی با یکدیگر نداشتند. در سریال «هشت و نیم دقیقه» نیز، پر از قصه های کوچک است که می شود به عنوان حاشیه های قصه اصلی از آن ها نام برد که اینها قرار نیست حرف اول قصه باشد بلکه برای جذاب کردن آن است و به عبارتی بزک کردن کالایی به نام «هشت و نیم دقیقه» است که این سریال را خوشگل کنیم و ارائه بدهیم و دوست داشته باشیم آن را به عنوان محصول خوب بفروشیم.
سریالهای شما اصولا درباره یک موضوع ساده از زندگی صحبت میکند و آن را شاخ و برگ میدهد. این ماجرا اتفاقی است یا فکری برای آن دارید؟
ببینید من کلا دوست دارم درباره عشق، مهر، مهربانی، بخشش، اخلاق، اخلاق مداری، فیلم بسازم و این نه با شعار، بلکه در بطن کل قصه جاری باشد و در کل قصه بیان شود و این شکل هنری به خود بگیرد و ارائه داده شود و این ها را اگر سوادم اجازه بدهد، دوست دارم این کارها را بکنم و نمیخواهم که خیلی حرفهای بزرگ بزنم بلکه میخواهم از چیزهای خیلی کوچک شروع کنم که البته به نظر من این حرفها اصلا کوچک نیست و مهم است.
«هشت و نیم دقیقه» سریال خسته کنندهای نبود و بیننده با سریال پیش میرفت و منتظر ادامه داستان بود. چطور توانستید بیننده را به این سریال جذب نمایید؟
در چند سال اخیر متوجه موضوعی شدم و آن این است که ریتم مردم خیلی جلوتر از ریتم تلویزیون و سینما است و ما از این ریتم مردم غافل شدهایم و جذب تصاویری شدیم که به نظر خودمان جذاب و دیدنی است اما تماشگران منتظر بعد آن است و ما درواقع از تم جا موندیم و در سریال هشت و نیم دقیقه یک طراحی داشتم که با کات کردن های خیلی سریع فیلم را جلو ببریم و در هر سکانس چیزکی باشد که بیننده قلابش گیر کند تا بیننده به سکانس بعدی برود و نخواهد که در سکانس قبلی جا بماند و چشمش را از تلویزیون برندارد و برای آن خیلی زحمت کشده شده است.
موزیک هم میخواستم که کمک کند به احساسی که بازیگر میخواهد منتقل کند و آنبه جلو ببرد. این طراحی را از قبل آماده کردم و اگر مشابه و کپی کاری شده است هیچ اشکالی از نظر من ندارد و من این جنس کار را خیلی دوست دارم.
باید بگویم که در سریال «هشت و نیم دقیقه» چیزی که مشهود است این است که درباره بازیگرانی که نقشها به آنها داده میشود درباره گذشته نقشها خیلی بی اطلاع باید باشند. زیرا هر لحظه ممکن است یک اتفاقی برای نقش بیافتد و ممکن است با گذشته شخصیت منافات داشته باشد و بازیگر دچار تناقض شود و بازی بازیگر اشکال پیدا می کند.
***مصاحبهکننده: هانیه خاوری برای وبسایت آیفیلم**
سلام سریال هشت ونیم دقیقه عالی وآموزنده بود
سلام.هشت و نیم سریال زیبایی بود خواهش فصل دو را بسازید